دوشنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۲:۵۳ ب.ظ
داستانهای فری قشنگ (۱)
فری قشنگ از سر کار میاد خونه تا میرسه در خونه بهش میگن فری کجایی که دزد خونه تو خالی کرد فری هم با عجله میره توی خونه با یه جارو میاد بیرون میدوئه سمتی و هی میگه دزد دزد میگن چرا با جارو میری دنبالشون کاری ازت بر نمیاد فری هم میگه میدونم کاری باهاشون ندارم فقط میخواستم بگم جار رو نبردید یاتون رفته برگردید اینم با خودتون ببرید
بدون شرح همینجوری یهویی
۹۶/۰۲/۰۴