به فرما تو دم در . . . .
سلام
جان فشان ای آفتاب معنوی/مر جهان کهنه را بنما نوی
از بزرگ مرد شوریدهای چون مولانا، سخن گفتن چونان دل بستن به شنا در اقیانوسی است به همنفسی جانی خسته و دست و پایی بسته. اما بیشک میتوان از دریای زلال سخن و اندیشهاش آبی به صورت زد و نومید نباید بود که:
آب دریا را اگر نتوان کشید/هم به قدر تشنگی باید چشید
در روزگار ما که گشتن در پی انسان کامل و جستن دیاری که کاملان در آن نفس میکشند چگونه یاید بود